وارش بارانی

اینجا برای از تو نوشتن فضا کم است

وارش بارانی

اینجا برای از تو نوشتن فضا کم است

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است

بزار هیشکی کنار ما نباشه ما که چیزی از آدما نمی خواییم

همین قدر که به همدیگه رسیدیم دیگه هیچی از این دنیا نمی خواییم

کسی با هم نمیخواد ما رو اما حالا ما با همیم تنهای تنها

چقدر دلگیره شادی توی غربت ولی آسون تره از دوری ما


 چقدر منتظرم این لحظه برسه..

  • وارش بارانی

واکنش آدم ها به مقوله تولد در دو گروه قرار میگیره گروه اول که معتقدن تولد مال بچه هاس و گروه دوم که معتقدن تولد فقط مال بچه ها نیست!

اینکه من در چه گروهی هستم باید بگم که تا قبل از دانشگاه رویه خانواده بر پایه گروه اول بود، حتی وقتی بچه هم بودیم تولد خاصی برگزار نکردیم چون مامانم معتقد بود کیک همش خامه اس و اصلا به درد نمیخوره..اما در خوابگاه تولد بچه ها فرصتی بود برای تلاش برای ساختن یک خوشی کوتاه..قانونی ایجاد شد برای تولد گرفتن و خرید هدیه برای همدیگه به صورت قرضی! یعنی فلانی واسه تولد من کادوی بیست تومنی خریده منم باید همینقد بخرم یا نهایتا با احتساب تورم کمی بیشتر..

در هر تولدی که شرکت کردم و هدیه خریدم صرفا برای اجرای این قانون های ننوشته بوده

اما اینبار فرق داشت

واقعا میخواستم که خوشحالش کنم، خوشحال کردن ادم هایی که پیچیدگی ندارن اصلا کار سختی نیست، راحت خوشحال میشن چون...چون خوبن..واقعا واژه دیگه ای به ذهنم نمیاد

آدمایی که پیچیدگی ندارن بلد نیستن وانمود کنن بلد نیستن که نقش بازی کنن بنابراین وانمود نمیکنن تولدشون یادشون رفته و منتظر تبریک تو بمونن

بنابراین سوپرایز نمیشن

با علم به اینکه برای شام تولد میریم بیرون از خونه خارج شدیم، اما مسیر عوض شد، رفتیم دقیقا جایی که برای اولین بار همدیگه رو دیدیم، هماهنگی قبلی با کافه انجام شده بود، با ورود ما آهنگ تولد پخش شد و رفتیم به سمت میز دیزاین شده..

چشم هایی که برق میزنن احساسو نشون میدن و ادم هایی که احساسشون از چشم هاشون معلومه ادم های پیچیده ای نیستن..چون خوبن


  • وارش بارانی