وارش بارانی

اینجا برای از تو نوشتن فضا کم است

وارش بارانی

اینجا برای از تو نوشتن فضا کم است

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

امشب که تقریبا دو هفته مونده به عروسی، وسط بل بشوی خونه ای که باید مرتب شه لباسی که باید آماده شه و هزار تا هماهنگی که باید انجام شه و همش تمام و کمال به گردن منه، دلم واسه خودم تنگ شده، واسه کتاب خوندن و خیال کردن، واسه پیاده روی و موزیک گوش کردن، واسه درس خوندن و آرزو کردن.. دلم واسه یه روز بی دغدغه تنگ شده، روزی که نه حسرت دیروزو داشته باشی نه دلهره فردا، نه برای شروع دیر باشه نه واسه بیخیال شدن زود.. 

حس میکنم دیگه چیزی نمیتونه منو بشکنه، یه دیوار هایلی ایجاد شده که نمیذاره چیزی در من نفوذ کنه، دیگه فقط میخوام بقیه آروم باشن بقیه باهم خوب باشن، فقط میخوام چیزی نشنوم، فقط میخوام تموم شه این روزا

اما در بین همه این آیه های یاس، امیدوارم که یه روز خوب بیاد، امیدوارم این مسیری که رفتیم سر بالایی بوده باشه و بقیه اش سر پایینی باشه، برای پیدا کردن خودم منتظرم! 

  • وارش بارانی