برای امشب که آغاز بیست و سه سالگیست و پایان بیست و دومین سال فرصت..
برای امشب حرفی ندارم غیر از تشکر غیر از شکرگذاری بابت همه ی چیزهای خوبی که دارم و لیاقتش را نه..برای همه وقت هایی که نمی دانستم، حس نکردم ولی حضور تو اینقدر پررنگ بود و بعدها فهمیدم..برای روزهایی که بی مهری هایم را با مهربانی جواب دادی..برای بخشایشگر بودنت، برای این مسیر پر از پیچ و تاب که در این بیست و دو سال طی شد و تو همیشه کنارم بودی..تشکر برای همه چیزهایی که یاد گرفتم، برای همه دردهایی که مرا ساخت..تشکر برای بالهای خیالم..برای این وسعت نا محدود..برای اینکه می نویسم..برای اینکه سخن می گویم
تو بهترین دوستی..بهترین همراه
دعا کردن قشنگ است دعا میکنم در 23سالگی نیز مثل همه سالها کنارم باشی
پ.ن: حس خوبی بود که وقتی ساعت چهار صفر را نشان میداد سکوت سالن مطالعه با تبریک دوستانم شکست..بچه ها مچکریم!!
- ۱ نظر
- ۱۸ دی ۹۴ ، ۱۲:۰۵