پایان چگونه است؟
این پایان از اون پایانا بود که از روز شروع بهش فکر میکردم و هر بار براش برنامه تازه ای میریختم..هر بار که آخر ترم میرفتم با خودم میگفتم یعنی میشه روزی بیاد که دیگه برگشتی نباشه..امروز اون پایان بود..یک روز خیلی عادی و معمولی، هیچ حس خاصی نداشتم مثل دخترایی که همو بغل میکردن و اشک میریختن ناراحت نبودم و خوشحالم نبودم..یک حس کاملا خنثی..
جمع کردن وسایلم مثل همیشه بود..خداحافظی با بقیه مثل همیشه بود..انگار که برای یه آخر هفته میرم شمال و برمیگردم..همینقدر عادی و معمولی
شاید موقعی که به این پایان نیاز داشتم الان نبود..
وقتی بین جمع کردن وسایلم کتاب زبانم رو پیدا کردم و ورقش زدم وقتی به اون هایلایت ها و نکته برداری ها و خط کشیدن های کتاب نگاه کردم جوری که هیچ لغتی جا نمونده بود جوری که انگیزه و علاقه و سخت کوشی ازش فوران میکرد فقط به این جمله فکر کردم..آن باغ جوانم کو دریاچه آرامم کوه هیجانم کو؟..ای بر پدرت دنیا آهسته چه ها کردی..
- ۹۵/۰۴/۰۱
حتی اگه از خود یه ماجرایی لذت نبری پایانش میتونه دردناک باشه
هیچ چیزی هم به جز زمان نمیتونه درد قضیه رو کمتر کنه