من غمگینم
چهارشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۸، ۰۷:۱۸ ب.ظ
من غمگینم برای هواپیمایی که تکه تکه شد، غمگینم برای آرزو هایی که رفت، غمگینم چون میفهمم.. تردید فرودگاه امامو میفهمم.. لحظه خدافظی رو میفهمم.. غم و غم و غم.. غمه که گر گریزم کجا گریزم.. غمه که گر بمانم کجا بمانم.. من میفهمم تماشای سو سوی چراغ هواپیما رو از اتوبان تهران قم.. من میفهمم اون پله برقی لعنتی رو.. من غمگینم برای قرمه سبزی های فریز شده و عکس های سوخته.. برای اون همه تلاش.. برای اون همه زجر.. برای اون همه امید.. من اونقدر غمگینم که نمیفهمم چی مینویسم..
و غم سر که می‌رود کم نمی‌شود...