وارش بارانی

اینجا برای از تو نوشتن فضا کم است

وارش بارانی

اینجا برای از تو نوشتن فضا کم است

نمیدونم چقدر دیگه مونده

جمعه, ۲۵ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۰۹ ب.ظ

این روزها اونقدر فشار رومه که طاقت هیچ حرفی رو ندارم، به شدت خسته ام، دلم میخواد یه جایی که فقط اسمش خونه باشه رو بگیریم و فقط تموم شه بعدش درو ببندم و یه دل سیر گریه کنم.. دلم میخواد روزها و شبهایی بیاد که دیگه به این چیزا فکر نکنم.. دلم میخواد دیگه نشنوم که دیگران چقد بسازن که یاد بگیر که تحمل کن که چقد ضعیفی.. دلم خونه ای رو میخواد که بهنام هر روز بیاد توش، باهم غذا بخوریم دعوا کنیم فوتبال ببینیم و عادی ترین آدمای این جهان باشیم.. من از همه آدم هایی که با حرفاشون آزارم میدن ناراحتن.. من بخشنده ترین نیستم.. من امشب یه دختر به شدت دلگیرم که چیزهایی برام شدن حسرت که حق طبیعیم بوده.. خوش به حال همه شما که شوهرتون اونقدر پول داشت که همه کارا رو خودش کرد، اصلا خوش به حال همه شما که چون شوهرتون پول نداشت کاری ام نکرد.. اما منت نشنیدین برای چیزهایی که از حق طبیعی تونم پایین تر بوده.. من بد برداشت کننده ترین عروس دنیام، نا سپاس، حساس، شکننده و به شدت گله مند از خدا که نمیدونم چرا کاری نمیکنه و کی آزمون صبر ما تموم میشه، ما روفوزه ایم بگو برگه ها بالا

  • وارش بارانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی